سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نادر - رو به سوی شهر خورشید

 

هیچ کس چیزى را در دل نهان نکرد ، جز که در سخنان بى اندیشه‏اش آشکار گشت و در صفحه رخسارش پدیدار . [نهج البلاغه]

 
 

مدیریت| ایمیل من

| خانه

پایین

?نادر

دوشنبه 88/2/14  ساعت 6:23 عصر

دلم وفای به عهد خدای کودکیهایم را میخواهد

بنام بخشنده بزرگ
داور بر حق
بنام خداوند ایثار و انصاف

خوارم اگر از خاری
خارم تو مپنداری
دانم که مرا با گل
یکجا تو نگهداری
گل را تو به آن گویی
کـَز عشق معطر شد
آن گل که فقط گل بود
در حادثه پَرپَر شد

سودای تو را دارم
من از دل و از جانم
گفتند که پیدا شو
دیدند که پنهانم
گفتند که پیدا کن
خود را و تو را با هم
گفتم که پیدا هست
در هر نفس آدم

پیداست و من پنهان
من در تن و او در جان
یک آن نظری کردم
در خود گذری کردم
دیدم که نه در دوری
نزدیکتر از نوری
در راه عبور از تو
من اینهمه دور از تو
یک عمر نیندیشم
هیهات تو در پیشم
چشم است که بینا نیست
در عشق که اینها نیست

یک عمر نیندیشم
هیهات تو در پیشم
چشم است که بینا نیست
در عشق که اینها نیست

*************************
ولی من هنوز هم اون زندگی رو ترجیح میدم و بهش ایمان دارم که خدای
مهربانش امور زندگی بنده هاشو اداره میکنه...زندگی ادمها و آزادیشون
محترمه...میشه به خدای مهربونش پناه برد از هر شری...و خدای مهربانش
کنار هر کسی هست که صداش کنه
دنیایی که توش جادو جنبلو کشک میدونن و آدمها فقط با تلاش و نیایش به
خواسته هاشون میرسن...
دنیایی که با کمک خدای مهربان هر کسی میتونه به زندگی دلخواهش برسه
و نه فقط سلطه گرانی بی...


نظر شما( )
?نادر

یکشنبه 87/8/12  ساعت 12:24 صبح

به قدر فهم تو کوچک می شود

به قدر فهم تو کوچک می شود


ای بــرادر! خداوند بی‌نهایت است و لامکان و بی زمان؛ اما به قدر فهم تو
کوچک می‌شود و به قدر نیاز تو  فرود می‌آید،  و به قدر آرزوی تو  گسترده
می‌شود، و به قدر ایمان تو کارگشا می‌شود، و به قدر نخ پیر زنان دوزنده
باریک می‌شود، و به قدر دل امیدواران گرم می‌شود...

پــدر می‌شود یتیمان را و مادر. برادر می‌شود محتاجان برادری را. همسر
می‌شود بی همسر ماندگان را. طفل می‌شود عقیمان را. امید می‌شود
ناامیدان را. راه می‌شود گم‌گشتگان را. نور می‌شود در تاریکی ماندگان را.
شمشیر می‌شود رزمندگان را. عصا می‌شود پیران را.

عشق می‌شود محتاجانِ به عشق را...

خداوند همه چیز می‌شود همه کس را. به شرط اعتقاد؛ به شرط پاکی دل؛
به شرط طهارت روح؛
به شرط پرهیز از معامله با ابلیس.
بشویید قلب‌هایتان را از هر احساس ناروا!
و مغزهایتان را از هر اندیشه خلاف
و زبان‌هایتان را از هر گفتار ِناپاک
و دست‌هایتان را از هر آلودگی در بازار...
و بپرهیزید از ناجوانمردی‌ها، ناراستی‌ها، نامردمی‌ها!


چنین کنید تا ببینید که خداوند، چگونه بر سفره‌ی شما، با کاسه‌یی خوراک
و تکه‌ای نان می‌نشیند و بر بند تاب، با کودکانتان تاب می‌خورد، و در دکان
شما کفه‌های ترازویتان را میزان می‌کند و در کوچه‌های خلوت شب با شما
آواز می‌خواند...

مگر از زندگی  چه می‌خواهید، که در خدایی خدا  یافت  نمی‌شود،  که به
شیطان پناه می‌برید؟

که در عشق یافت نمی‌شود، که به نفرت پناه می‌برید؟

که در سلامت یافت نمی‌شود که به خلاف پناه می‌برید؟


قلب‌هایتان را از حقارت کینه تهی کنید و با عظمت عشق پر کنید. زیرا که
عشق چون عقاب است. بالا می‌پرد و دور...  بی اعتنا به حقیران ِ در روح.

کینه چون لاشخور و کرکس است. کوتاه می‌پرد و سنگین. جز مردار به
هیچ چیز نمی‌اندیشد.
بـرای عاشق، ناب ترین، شور است و زندگی و نشاط.
برای لاشخور،خوبترین،جسدی ست متلاشی ...

 

بخشی از سخنان ملا صدرا برای مردم کوچه و بازار
برگرفته از کتاب ”مردی در تبعید ابدی“
نوشته ی نادر ابراهیمی.


نظر شما( )
?نادر

دوشنبه 87/6/25  ساعت 3:54 صبح

...

دنیا پیمایش ناپذیر است. ما نیز چنین هستیم و دیگر

موجودات دنیا نیز چنین اند.

دون خوان متیوس
نظر شما( )
?نادر

یکشنبه 86/8/6  ساعت 1:30 صبح

تو فقط خودتی

تصویری   که از خودت داری، تو نیستی

اون تصویر رو دیگران از تو  ساختن.

اگه قرار بشه خودتو تعریف کنی،

همه اون چیز هایی رو می گی که دیگران  درباره 
تو گفتن .

بهت  می گن: بی عرضه، بی اراده، دست پا چلفتی،
نا امید، سر کش، یا خیلی مسئول، متعهد، منظم، تو
هیچ کدام از این تعاریف نیستی.

 

"تو فقط خود خودتی"

 

اونی که  دیدن، شنیدن، چشیدن، لمس کردن
و بوییدن رو درک می کنه.

تو همونی که هر وقت اراده کنه، یکی دیگه میشه.

به تعاریف اعتماد نکن،

به توانایی نگاه کن.

بزرگ ترین هدیه خالق هستی به من و تو، امکان 
تغییر کردنه.

این توانایی، بزرگترین فرصت ما برای بودنه.
وقتی به دنبال فرصت ها می گردی، به سراغت
نمی آن.

فرصت ها هر لحظه با من و تو  نفس می کشه،

غذا می خوره، چیز می نویسه، می خوابه.

 

فرصت تویی! فرصت منم!

هر حادثه و کلامی پیامی برای توست،

تا چشماتو  باز کنی.

وقتی عاشقانه گوش می سپاری،
راز ها رو می شنوی.

هدایت، همیشه در راهه.

و فرصت، همین لحظه است
همینکه داره از دست میره !


نظر شما( )
?نادر

یکشنبه 86/7/29  ساعت 1:42 صبح

سفر چاکرا (فعال سازی و تنظیم چاکراها)

در هاله‌ی انسان مراکزی تحت عنوان چاکرا ( کانون انرژی ) وجود دارد.
این مراکز مسؤول تبادل انرژی بین هاله‌ی انسان و  کیهان ( ارسال و
دریافت انرژی ) و همچنین مسؤول متعادل کردن انرژی در سطوح مختلف
هاله می‌باشند. چـاکراهـا به دو نـوع اصلـی و فـرعی تـقسیم می‌شوند،
تعداد چاکراهای اصلی هفت می‌باشد. چاکراها شبیه قیف هستند، انتهای
باریک چاکراهای اصلی به سمت مغز یا نخاع و قسمت پهن آنها به سمت
خارجی‌ترین لایه‌ی هاله قرار گرفته است.

     چاکراهای اصلی در طول ستون فقرات تا مغز قرار گرفته‌اند و با شماره‌های
یک تا هفت نام‌گذاری می‌شوند. این چاکراها به ترتیب شماره ( از یک تا هفت )
در انتهای ستون فقرات، کمی پایینتر از ناف، انتهای جناغ سینه، راستای قلب،
گودی گردن، پیشانی و فرق سر قرار دارند. رنگ این چاکراها به ترتیب( از یک تا
هفت ) قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی و بنفش است.

      هریک از این چاکراها با گروهی از عملکردهای جسمی، روانی و روحی در
ارتباط است. سالم، باز و فعال بودن هر چاکرا باعث می‌شود عملکردهای مربوطه
نیز ایده‌آل باشد. برای فعال سازی چاکراها از تکنیک‌های مختلف جسمی و ذهنی
استفاده می‌شود . در ادامه نمونه‌ای از تکنیک‌های ذهنی آمده است.

      این تمرین را می‌توان  با هر روشی انجام داد ( خوابیده به پشت طوری که
دستها و بازوها در کنار بدن باشد و یا نشسته روی صندلی راحتی ) انتخاب روش
به شما بستگیدارد که با کدامیک راحت‌تر باشید.ادامه مطلب...

نظر شما( )
?نادر

شنبه 86/7/28  ساعت 12:16 صبح

رویا ها

به رویا میزنم بیدارم از نو

دوباره می رسم تا آخر تو

 

بیا که خواب بیداری قشنگه

بیا هم قد رویاهای ما شو

 

 

 

هنگاهی که جسم به خواب می رود آگاهی روح بیدار

است و خاطره ی این تجربه غالبا رویا نامیده می شود.

رویا  نقش بسیار مهمی در شکوفایی معنوی ما دارد و

در راه دستیابی به آگاهی برتر می تواند حاوی پیامهای

بسیار مهمی باشد.


نظر شما( )
?نادر

جمعه 86/7/13  ساعت 2:29 صبح

عشق و طلب

در قیامت چون نمازها را بیارند ، در ترازو نهند ، و روزه ها را و
صدقه ها راهمچنین . اما چون محبت را بیارند ، محبت در ترازو
نگنجد . پس اصل محبت است . اکنون چون در خود محبت
می بینی ، آن را بیفزای تا افزون شود .
چون سرمایه در خود دیدی ، و آن طلب است ، آن را بیفزای،
که فی الحرکات برکات ، و اگر نیفزایی سرمایه از تو برود .

کم از زمین نیستی ، زمین را به حرکات و گردانیدن به بیل
دیگرگون می گردانند ، و نبات می دهد ، و چون ترک کنند ،
 سخت می شود . پس چون در خود طلب دیدی ، می آی و
می رو ، و مگو که در این رفتن چه فایده . تو می رو ، فایده
خود ظاهر گردد . رفتن مردی سوی دکان فایده اش جز عرض
حاجت نیست ، حق تعالی روزی می دهد ، که اگر به خانه
بنشیند ، آن دعوی استغناست ، روزی فرو نیاید .

 

فیه ما فیه
نظر شما( )
?نادر

شنبه 86/4/9  ساعت 12:44 صبح

الهی

 الهی!
دانی که نه به خود به این روزم و نه به کفایت خویش،
شمع هدایت می افروزم!
از من چه آید!؟
و از کردار من چه گشاید!؟
طاعت من به توفیق تو،
خدمت من به هدایت تو،
توبه من به رعایت تو،
شکر من به انعام تو،
ذکر من به الهام توست!
همه تویی!
من که ام!؟
اگر فضل تو نباشد،من بر چه ام!؟

 

*****************************

پ.ن:
می خوام از خداوند تشکر کنم به خاطر همه ی الطاف
و مرحمتهایش. به خاطر همه ی موهبتهایی که عطا
فرموده است.
خدایا سپاسگزارم.


نظر شما( )
?نادر

پنج شنبه 86/3/17  ساعت 2:0 صبح

هنر یکی شدن

پندار موجودی جدا و مستقل بودن، پندار اینکه "من از دنیا و
هستی مستقل ام"
، ریشه ی اصلی تمام بدبختیها، نفرتها، خشمها
و خشونتهاست.

 

از همین لحظه به خاطر بسپار که تو از هستی مستقل نیستی.
فقط به یادت نسپار
، تجربه اش کن. تو در عین یکی بودن با
درخت
، زیر سایه ی آن می نشینی. تو در عین یکی بودن با
رودخانه در آن شنا می کنی. در عین یکی بودن با یک دوست
با او دست می دهی. آرام آرام
، یکی بودن با صخره ای را که
روی آن می نشینی یکی بودن با ستاره ای را که در دوردست
-ها ی آسمان می درخشد و شب ها به آن می نگری تجربه کن.

 

اندک اندک یاد خواهی گرفت بی درنگ با همه چیز یکی شوی.
 مشاهده گر با مشاهده شونده یکی خواهد شد و داننده با مطلب
دانسته شده.آن گاه وقتی به گل رزی بنگری
، خود یک گل رز
می شوی. هیچ مرزی بین تو و آن وجود ندارد.
در آن لحظه دو چیز را خواهی شناخت: عشق و شادمانی.
شادمانی برای خود و عشق برای همه.

 

اوشو


نظر شما( )
?نادر

شنبه 86/3/12  ساعت 2:14 صبح

عشق، نیایش، است.

عشق، نیایش، است.

عشق، به تنهایی، پرستش است.

عشق، خداست.

نفسهای خود را به عشق بیامیز.

نشسته، ایستاده، در خواب، در بیداری، فقط یادآور عشق باش.

آنگاه خواهی دید که معبد او دور نیست.

شب تاب به اندازه ی کافی فراغت دارد که به نیلوفر عشق

بورزد.

اما زنبور عسل مدام دلمشغول انبار کردن است.

 

 

اشراقها

مسیحا برزگر
نظر شما( )
<      1   2   3   4   5   >>   >

بالا

  [ خانه| مدیریت| ایمیل من| پارسی بلاگ| شناسنامه ]

بازدید

302811

بازدید امروز

37

بازدید دیروز

12


 RSS 


 درباره خودم


 لوگوی وبلاگ

نادر - رو به سوی شهر خورشید

 اوقات شرعی

 فهرست موضوعی یادداشت ها

 آرشیو

بنام خدای عزیز دل
کیمیاییست عجب بندگی پیر مغان
آنکه شد محرم دل
ریلکسیشن
به خودآ
هاله بینی
آغاز
کشف جان
هوش باطنی(ماورائی)
ابعد وجود انسان(روح جسم پریسپری)
رهایی از قلابهای ذهنی
عیدتان مبارک
نیایش
مردان خدا
بنیاد کودک
تشکر
انگلیسی
روانشناسی(کنترل و برنامه ریزی ذهن)
به سوی او
حرف دل
تصاویر
عمق زندگی
عشق
رابعه عروس بزم فرشته ها
رویا بینی هشیارانه
مدیتیشن
پراتیاهارا
احساس
پرواز روح(برونفکنی)
بیماری و شفا
پاییز 1386
دلت را به خدا بسپار
متفرقه
اکنون جاودانه

 لینک دوستان

هنرهای رزمی
هفت(متافیزیک-ورزش)
پسر آزاد
سارا خانوم(سارا پارسی)
همه چیز با خدا ممکن می شود.
گوهر درون
گریه های پاییزی
بنیاد کودک(موسسه ی خیریه ی رفاه کودک)
متافیزیک_ورزش
گالری عکس پسر آزاد
نیروهای درونی و متافیزیک _ ورزشهای رزمی
Embraced By the Light(Dear Betty J. Eadie)m
در آغوش نور(بتی جین ادی)
His Holiness The 14th Dalai Lama
چهاردهمین دالایی لاما
پنیر شور(دلنوشته های یک بانوی پارسی)
فرشته ی مهر
عظمت خود را دریابیم(متافیزیک)
نکته های خرد زرین
خیالهای بارانی

لوگوی دوستان







جستجو

 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

آوای آشنا

اشتراک